جدول جو
جدول جو

معنی چنگ رومی - جستجوی لغت در جدول جو

چنگ رومی
صورت فلکی چنگ، از صورت های فلکی شمالی، دیگ پایه، شلیاق
تصویری از چنگ رومی
تصویر چنگ رومی
فرهنگ فارسی عمید
چنگ رومی
(چَ گِ)
لورا. (التفهیم). رجوع به لورا شود
لغت نامه دهخدا
چنگ رومی
((چَ گِ))
شلیاق، یکی از صورت های فلکی شمالی، که به صورت چنگی فرض شده است. پرنورترین ستاره آن نسر واقع می باشد و اثافی و دیگ پایه هم گویند
تصویری از چنگ رومی
تصویر چنگ رومی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تنگ روزی
تصویر تنگ روزی
فقیر، مسکین، مستمند
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
درویش و مسکین و بی چیز و پریشان. (ناظم الاطباء). تنگدست. تنگ عیش. تنگ معاش. تنگ بخت. تنگ زیست. (از آنندراج) :
چرا زیرکانند بس تنگ روزی
چرا ابلهان راست بس بی نیازی ؟
ابوالطیب مصعبی (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 384).
وآن تنگ دهان تنگ روزی
چون عود و شکر به عطرسوزی.
نظامی.
آفتاب ار بگردد از سر سوز
تنگ روزی شود زتنگی روز.
نظامی.
نه روزی به سرپنجگی می خورند
که سرپنجگان تنگ روزی شوند.
سعدی (بوستان).
نه آن تنگ روزیست بازارگان
که بردی سر از کبر بر آسمان.
سعدی (بوستان).
اگر روزی به دانش برفزودی
ز نادان تنگ روزی تر نبودی.
سعدی (گلستان).
بر آن تنگ روزی بباید گریست
که از بیم تنگی بود تنگ زیست.
امیرخسرو دهلوی.
رجوع به تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
کسی که به اندک مبالغه از شرم سخن قبول کند. (فرهنگ رشیدی). کنایه از شخصی است که به اندک مبالغه مطلب بزرگی را قبول کند. (برهان). کسی که بدون ابرام درخواست کسی را قبول نماید. (ناظم الاطباء). رجوع به تنک روی شود، کنایه از بخیل و ممسک و ترشرو باشد. (انجمن آرا) :
بنالید درویشی از ضعف حال
بر تنگ رویی خداوند مال.
سعدی (از انجمن آرا).
، باریک چهره. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تنگ روزی
تصویر تنگ روزی
فقیر
فرهنگ لغت هوشیار
فراوان
فرهنگ گویش مازندرانی